1_با عروسکه و نوزادک نشستیم روی راحتی مقابل تی وی. توی تی وی عملیات نجات است و گروه نجات پنج مدام با مرکز درتماس است.گروه نجات یک هم توی راه است و میخواهند بفهمند نوع آلودگی شیمیایی چی بوده که مردم فرت و فرت می میرند. عروسکه با هیجان میگوید: منم توی حموم خوردم زمین .بعد آلوده شدم!
(:
نوزادک هم بلند میگوید: آگگگگگگه
خانه را مرتب کردم.لباس هایمان راجمع کردم که برویم منزل مامان.دلم نوزادک ها و عروسکه های دیگر هم میخواهد ضمنا.
2_ستاد برگزاری بله برون دختر دایی تشکیل شده و به صورت تلگرامی .تلفنی.حضوری _سر کوچه .منزل مامان بزرگ و منزل عروس _ جلسه تشکیل میدهیم. من و خانم آقدایی احتمالا بعد ازین مراسم یک تشریفات عروسی بزنیم چون دارد میزان اطلاعات و تجربه مان بیشتر می شود. بله بله من پترس بازی درآوردم و با کمال میل خیلی از جزییات راقبول کردم. دسرها و کیک مرغ و ماست و لبو و ماست و بادمجان و ماست و خیار.قسمت مردانه هم توی منزل ماست (:
و
بردن عروس به آرایشگاه(:
3_توی مود انرژی زیادم .تند وتند میخوانم یادداشت برمیدارم و ایده پردازی میکنم.پیاده روزی میکنم و به پوستم میرسم..مدیونید اگر فکر کنید بابت شستن و چلاندن یک آدم زبان دراز مغز نخودی اینقدر خوشحالم.
4_تیرامیسوی کاراملی.کرم شکلات.بروکن گلسز _من خارجی ام _
برچسب : نویسنده : 7somerest4 بازدید : 44